سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
پنج شنبه 87 آذر 21

Hay una cosa que te tengo que decir
mientras estabas lejos
otra estuvo aqui

Todo paso tan rapido
que ni cuenta me di
que cai en sus brazos
y de ahi no me fui

No te puedo mentir la quiero demasiado
Dificil esconder lo que me hace sentir
y sin estas palabras
yo me voy de aqui

No llores por mi
deja que me vaya
sin verte sufrir
sin verte sufrir

No llores por mi
otro encontraras
que te haga feliz
que te haga feliz

No te puedo mentir
la quiero demasiado
Dificil esconder lo que me hace sentir
y con estas palabras
yo me voy de aqui

No llores por mi
deja que me vaya
sin verte sufrir sin verte sufrir

No llores por mi
otro encontraras
que te haga feliz
que te haga feliz

No llores por mi
deja que me vaya
sin verte sufrir
sin verte sufrir

*********************
*****************
*************

برای من گریه نکن


یه چیزی هست که من باید به تو بگم  :

وقتیکه تو اینجا نبودی

یه کس دیگه اینجا بود !


همه چیز خیلی سریع اتفاق افتاد

طوری که حتی خودم هم نفهمیدم

که من چطور خودم رو در آغوش اون دیدم

و تلاشی برای خارج شدن ( از آغوشش ) نکردم


من نمیتونم که به تو دروغ بگم ، من اونو خیلی دوسش دارم

خیلی سخته احساسی که اون به من می بخشه رو پنهون کنم

و من میخوام بدون هیچ حرفی

 اینجا رو ترک کنم


برای من گریه نکن

اجازه بده که برم

من نمیخوام رنجیدن تو رو ببینم

من نمیخوام رنجیدن تو رو ببینم

 

برای من گریه نکن

تو هم یه کسی رو پیدا می کنی

که به تو حس سرزندگی بده

که به تو حس سرزندگی بده


برای من گریه نکن

اجازه بده که برم

من نمیخوام رنجیدن تو رو ببینم

من نمیخوام رنجیدن تو رو ببینم

 

من نمیتونم که به تو دروغ بگم ، من اونو خیلی دوسش دارم

خیلی سخته احساسی که اون به من می بخشه رو پنهون کنم

و من میخوام بدون هیچ حرفی

 اینجا رو ترک کنم


برای من گریه نکن

اجازه بده که برم

من نمیخوام رنجیدن تو رو ببینم

من نمیخوام رنجیدن تو رو ببینم

 

برای من گریه نکن

تو هم یه کسی رو پیدا می کنی

که به تو حس سرزندگی بده

که به تو حس سرزندگی بده


برای من گریه نکن

اجازه بده که برم

من نمیخوام رنجیدن تو رو ببینم

من نمیخوام رنجیدن تو رو ببینم

 

 

لیست کل یادداشت های این وبلاگ