چهارشنبه 87 آذر 20
Tired Of Being Sorry
خسته از متاسف بودن
I don’t know why
نمیدونم چرا
You want to follow me tonight
تو امشب دنبال من راه افتادی
When in the rest of the world
تا پایان جهان
With you whom I’ve crossed and I’ve quarreled
من که با تو بدرفتاری و بدخلقی کردم
Let’s me down so
پس بذار مایوس بمانم
For a thousand reasons that I know
برای هزاران دلیل که من میدونم
To share forever the unrest
تا برای همیشه اشفتگی را با هم تقسیم کنیم
With all the demons I possess
با تمام پلیدی هایی که من صاحب هستم
Beneath the silver moon
زیر ماه نقرهای
Maybe you were right
شاید حق با تو بود
But baby I was lonely
اما عزیزم من تنها بودم
I don’t want to fight
من نمیخوام بجنگم
I’m tired of being sorry
من از معذرت خواهی خسته شدم
Chandler and Van Nuys
Chandler (نام منطقه ای در اریزونا) و Van Nuys (نام منطقه ای در کالیفرنیا)
With all the vampires and their brides
با تمام خون اشام ها و عروسهایشان(اشره به معتادین و فاحشه ها)
We’re all bloodless and blind
ما همه مرده و کور هستیم(اشاره به نداشتن زندگی واقعی)
And longing for a life
و اشتیاق برای یک زندگی
Beyond the silver moon
انسوی ماه نقره ای
Maybe you were right
شاید حق با تو باشه
But baby I was lonely
اما عزیزم من تنها بود
I don’t want to fight
من نمیخوام بجنگم
I’m tired of being sorry
من از معذرت خواهی خسته شدم
I’m standing in the street
من در خیابان ایستاده ام
Crying out for you
برای تو میگریم
No one sees me
کسی منو نمیبینه
But the silver moon
به جز ماه نقره ای
So far away - so outer space
خیلی دور با یک فاصله ی خیلی طولانی
I’ve trashed myself - I’ve lost my way
من خودم رو تباه کردم-من راهم رو گم کردم
I’ve got to get to you got to get to you
من باید به تو برسم باید به تو برسم
Maybe you were right
شاید حق با تو بود
But baby I was lonely
اما عزیزم من تنها بودم
I don’t want to fight
من نمیخوام بجنگم
I’m tired of being sorry
من از معذرت خواهی خسته شدم
I’m standing in the street
من در خیابان ایستاده ام
Crying out for you
برای تو میگریم
No one sees me
کسی منو نمیبینه
But the silver moon
به جز ماه نقره ای
نوشته شده توسط علی | نظرات دیگران [ نظر]